English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2931 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
a few scraps of information U یک خرده اطلاعات [ناکافی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dribbled U خرده خرده پیش بردن
dribbles U خرده خرده پیش بردن
dribble U خرده خرده پیش بردن
dribbling U خرده خرده پیش بردن
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
sipped U خرده خرده نوشی
sip U خرده خرده نوشی
sipping U خرده خرده نوشی
sips U خرده خرده نوشی
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service U سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributing U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
debris U خرده
whit U خرده
bittock U خرده
wight U خرده
jotted U خرده
jots U خرده
particles U خرده
dribblet U خرده
fraction U خرده
fractions U خرده
weensy U خرده
jot U خرده
bits U خرده
particle U خرده
bit U خرده
tittle U خرده
sub U خرده
subs U خرده
trash ice U خرده یخ
snippy U خرده
snippel U خرده
crumbs U خرده
weenier U خرده
fritter U خرده
nipped U خرده
nips U خرده
crumb U خرده
splinters U خرده
vestigial U خرده
vestige U خرده
vestiges U خرده
splintering U خرده
splintered U خرده
grain U خرده
shred U خرده
shredded U خرده
shredding U خرده
shreds U خرده
round U بی خرده
glimmer U خرده
glimmered U خرده
glimmers U خرده
roundest U بی خرده
splinter U خرده
nip U خرده
fragmental chip U خرده
whole U بی خرده
weeny U خرده
fritters U خرده
fragmenting U خرده
weeniest U خرده
fragment U خرده
haet U خرده
small U خرده
smaller U خرده
smallest U خرده
fragments U خرده
tidbit U خرده ریز
titbits U خرده ریز
tidbits U خرده ریز
faultfinder U خرده گیر
titbit U خرده ریز
gaudery U خرده ریزها
retailer U خرده فروش
gimcrackery U خرده ریز
glass dust U خرده شیشه
asteroid U خرده سیاره
hucksterer U خرده فروش
he was a little too p U یک خرده تندرفت
asteroids U خرده سیاره
junk U خرده ریز
crystallite U خرده کریستال
criticalness U خرده گیری
excelsior U خرده نجاری
foot bone U خرده استخوان پا
groat U ذره خرده
goodman U خرده مالک
dumping stone U خرده سنگ
chat wood U خرده هیزم
thimbleful U یک خرده یک جرعه
retail U خرده فروشی
subcultures U خرده فرهنگ
subculture U خرده فرهنگ
shivers U خرده سنگ
fripperies U خرده ریز
frippery U خرده ریز
chips U خرده چوب
shards U خرده ریز
shard U خرده ریز
niggles U خرده گرفتن
niggled U خرده گرفتن
rubble U خرده سنگ
censorious U خرده گیر
thimblefuls U یک خرده یک جرعه
niggle U خرده گرفتن
chip U خرده چوب
cavil U خرده گیری
caviled U خرده گیری
caviling U خرده گیری
broken stone U خرده سنگ
carper U خرده گیر
caviler U خرده گیر
censoriousness U خرده گیری
Chad U خرده کاغذ
chadless U بی خرده کاغذ
nagging U خرده گیری
animadvert U خرده گرفتن
abrasive grit خرده فلزات
towns U خرده شهر
town U خرده شهر
cavilled U خرده گیری
cavils U خرده گیری
grit U خرده سنگ
gritted U خرده سنگ
gritting U خرده سنگ
subgroup U خرده گروه
subgroups U خرده گروه
retailers U خرده فروش
retail dealing U خرده فروشی
subtest U خرده ازمون
sugroup U خرده گروه
tinker's damn U خرده ریز
to a on or upon U خرده گرفتن بر
pick at U خرده گرفتن بر
tinker's dam U خرده ریز
blinding U خرده سنگپاشی
blindingly U خرده سنگپاشی
to sell by retail U خرده فروختن
substation U خرده ایستگاه
suborder U خرده راسته
retail dealer U خرده فروش
crumbs U خرده نان
reseller U خرده فروش
knoit U تغ تغ خرده گیری
crumb U خرده نان
retail sales U خرده فروشی
queen of heaven U خرده سیاره
planetoidal U خرده سیارهای
spall U خرده ریز
trumpery U خرده ریز
smallholders U خرده مالک
smallholder U خرده مالک
roundest U بی خرده کردن
mote U نقطه خرده
miniature system U خرده نظام
yeomanry U خرده مالکین
roundest U گرد بی خرده
round U گرد بی خرده
micrometer caliper U خرده سنج
micro wave U خرده موج
retail trade U خرده فروشی
round U بی خرده کردن
resale price U بهای خرده فروشی
lairds U ملاک خرده مالک
shopper U کاسب خرده فروش
scrapped U خرده اوراق کردن
scrapping U خرده اوراق کردن
scrap U خرده اوراق کردن
yeomen U خرده مالک کشاورز
chadless tape U نوار بی خرده کاغذ
chadless punch U منگنه بی خرده کاغذ
yeoman U خرده مالک کشاورز
metal foulings U خرده سوفاله فلزات
Recent search history Forum search
1ICR
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
2تعریف فونتیک چیست؟
1tajwid
1Jack Attac
1coffee table conversation piece
1rhodamine
2immunogenicity
2transmembrane
1کارآفرینی - فناوری اطلاعات
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com